امام باقر ـ علیهالسّلام ـ در مدت اقامت خود در شام با مردم آنجا رفت وآمد داشت، روزی دید گروهی از نصاری به سوی کوهی که در شام بود میروند، حضرت از همراهان پرسید: "آیا امروز نصاری عیدی دارند که این طور با ازدحام به جانب کوه رهسپارند؟ "
در پاسخ گفتند: "خیر امروز عید نصاری نیست بلکه یکی از دانشمندان نصاری در آن کوه منزل دارد؛ مسیحیان میگویند او زمان حواریون (شاگردان حضرت عیسی ـ علیهالسّلام ـ) را درک کرده است و هر سال در چنین روزی به دیدار آن عالم میروند ومسائل خود را از او میپرسند. "
حضرت به همراهانش فرمود: "بیائید ما هم به همراه آنان نزد آن عالم برویم. "
آنها اطاعت کردند و به همراهی امام باقر ـ علیهالسّلام ـ به طرف منزل او حرکت کردند.
او در درون غاری سکونت داشت؛ نصاری، فرشی را به درون غار برده او را بیرون آورده و بر روی تختی نشانیدند، در حالتی که بسیار پیر و سالخورده بود و از شدت پیری ابروهایش بروی چشمانش افتاده بود، پس ابروهایش را با حریر زردی به سرش بسته بودند.
حضرت و سایر مردم به گرد او حلقه زدند، وقتی که آن عالم چشم باز کرد مجذوب و متوجه امام باقر ـ علیهالسّلام ـ شد؛ رو به حضرت کرد و گفت: "آیا شما از نصاری هستید یا از امّت مرحومه (اسلام) میباشید؟ "
امام ـ علیهالسّلام ـ : "از امّت مرحومه و جزو مسلمانان میباشم. "
عالم: "آیا از دانشمندان هستی یا از نادانان. "
امام ـ علیهالسّلام ـ : "از نادانان نیستم. "
عالم: "شما سؤال میکنید یا من سؤال کنم؟ "
امام ـ علیهالسّلام ـ: "هر چه خواهی بپرس من آماده جوابم. "
آن عالم پیر نصرانی، رو به نصاری کرد و گفت: "این مرد از امّت محمد ـ صلیالله علیه و آله ـ است و ادعای دانش دارد و میگوید: آنچه میخواهی سؤال کن، من آماده جوابم، الحال سزاوار است که چند مسئله از او بپرسم. "
آنگاه رو به حضرت کرده و چنین سؤال کرد:
"خبر بده مرا از ساعتی که نه شب است و نه روز، آن چه ساعتی است؟ "
امام ـ علیهالسّلام ـ: "آن ساعت، از طلوع فجر تا طلوع خورشید است. "
عالم: "آن ساعت که نه از شب است و نه از روز، پس از چه ساعتهایی است. "
امام ـ علیهالسّلام ـ: "آن ساعت از ساعات بهشت است، لذا در آن ساعت بیماران به هوش میآیند و دردها ساکن میشوند و کسی که شب را نخوابیده در این ساعت به خواب میرود و خداوند این ساعت را در دنیا موجب علاقه کسانی که به آخرت رغبت دارند گردانیده و از برای عمل کنندگان آخرت دلیلی واضح ساخته و برای منکرین آخرت حجتی گردانیده است. "
عالم: "درست گفتی اینک باز من سؤالی کنم یا تو سؤال میکنی؟ "
امام ـ علیهالسّلام ـ: "آنچه میخواهی سؤال کن. "
عالم رو به نصاری کرد و گفت: "این شخص (امام باقر ـ علیهالسّلام ـ) بر مسائل بسیاری واقف است و سپس رو به امام کرد و پرسید:
"خبر بده مرا از ساکنین بهشت که چگونه غذا میخورند و میآشامند ولی تخلیه ندارند، (هرگز به مستراح نمیروند) آیا نظیرش در دنیا و جود دارد؟ "
امام ـ علیهالسّلام ـ: "مَثَل آنها بسان "جنین " است که در شکم مادر میخورد ولی بول و غائط از او جدا نمیشود. "
عالم: "کاملاً درست گفتی ولی باز من سؤال کنم یا تو سؤال میکنی؟ "
امام ـ علیهالسّلام ـ: "سؤال کن آنچه را میخواهی. "
عالم: "خبر دهید مرا از آنچه مشهور است که میوههای بهشت کم نمیشود و هر مقدار که از آنها خورده شود، باز به حالت اول خود باقی است، آیا در دنیا هم نظیری دارد؟ "
امام ـ علیهالسّلام ـ: "نظیرش در دنیا شمع افروخته یا چراغ است که اگر صد هزار چراغ از او روشن کنند نورش کم نمیشود و به حالت خود باقی است. "
- برچسب ها: امام باقر(ع)، اسقف اعظم، مسیحی، دانشمند، مناظره،
- دنبالک ها: متن اصلی در منبع ،
حضرت امام محمد باقر(ع) در حدیثی صفات و ویژگیهایی را که یک شیعه راستین باید داشته باشد، برای جابر انصاری مطرح فرمودند.
هفتم ذیالحجه، مصادف است با سالروز شهادت امام محمد باقر علیهالسلام. آیتالله حاج شیخ محمدحسین مظفر در کتاب «تاریخ الشیعة» میگوید: شیعه در زمان حضرت باقر(ع) از ناحیه بنى امیه در تنگى و ضیق شدید به مثابه ضیق و تنگنایى که پیش از عصر آن حضرت در آن بوده اند، نبود.
در زمان حضرت کاروانها به سوى وى براى سیراب شدن و نوشیدن از آبشخورهاى دانش و معارف او از نقاط بعیده به راه می افتاد. در عصر وى روایت و راویان از او بسیار شدند، و روایت و حدیث از او به مقدار معتنابهى از آباء گرامى سابقش فزونى گرفت. حدیث باقرى در هر قطرى از اقطار منتشر شد تا جایى که جابر جُعْفى که از موثّقان راویان و أعاظم ناقلین احادیث است تنها از او هفتاد هزار حدیث نقل کرده است.
جابر از حاملان علوم اهلبیت بوده است «وَ عِلْمُهُمْ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یَحْتَمِلُهُ إلَّا نَبِىٌّ أوْ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أوْ مُؤمِنٌ امْتَحَنَ اللهُ قَلْبَهُ لِلإیمَان». صَعْب به حیوان سرکش و شموس گویند که کسى نمىتواند بر آن سوار شود در مقابل ذلول که مراد از آن حیوان رام است و مُسْتَصْعب حیوانى را گویند که چون آن را ببینند از آن فرار کنند از شدت حدت و بیم گزند آن. و معنى حدیث این طور مىشود: به درستى که حدیث ما سخت و مشکل و غیر قابل دسترس، انگاشته شده است به طورى که هیچ کس نمىتواند آن را متحمل شود و بردارد مگر آنکه فرشته مقربى، پیامبر مرسلى و یا بنده مؤمنى که خداوند قلب او را به تحمل ایمان آزمایش کرده باشد.
در حدیثى که از جابر روایت است وى گوید: عِنْدِى خَمْسُونَ ألْفَ حَدِیثٍ، مَا حَدَّثْتُ مِنْهَا شَیْئاً. کُلُّهَا عَنِ النَّبِىِّ صلى الله علیه و آله مِنْ طَرِیقِ أهْلِ الْبَیْتِ؛ نزد من پنجاه هزار حدیث موجود است که من یکى از آنها را هم بیان ننموده ام. همه آن احادیث از پیغمبر اکرم و به واسطه اهل بیت است.»
- برچسب ها: امام باقر(ع)، (ع)، هفتم ذی الحجه، شهادت، نشانه، شیعیان،
- دنبالک ها: صفحه مطلب در سایت منبع ،